برند سازی : اساس موفقیت کسب و کار اینترنتی
به عنوان یک کارآفرین سایبر، باید بدانید که فناوریهای جدید میتوانند هم کسب و کار شما را رشد دهند و هم آنرا نابود کنند. شما باید همگام با این فناوریها حرکت کنید و نحوه استفاده از ابزارهای نوظهور را بیاموزید، زیرا موفقیت کسب و کار سایبری شما به ارتباط با شیوهها و روندهای جدیدی که فناوریهای نوظهور پیش روی شما قرار دادهاند، بستگی دارد.
با این حال، برای رسیدن به موفقیت، نباید تنها به فناوریهای جدید اکتفا کنید. بلکه باید با نحوه برند سازی نیز آشنا بوده و مشتریان بالفعل خود را متقاعد کنید که نام تجاری یا برند شما چیزی است که میتوانند به آن اعتماد کنند و با آن ارتباط برقرار کنند. حتی اگر فروشگاه اینترنتی شما بهترین و ارزانترین محصولات را داشته باشد، باز هم نیاز به برند سازی دارد. در واقع، تنها یک اشتباه در شبکههای اجتماعی میتواند در کمتر از بیست و چهار ساعت، باعث لطمه زدن به اعتبار کسب و کار اینترنتی شما شود.
برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار سایبری، پیشنهاد میدهیم:
همواره در جستجوی فناوریهای و روشهای جدید باشید و ابزارها و کانالهای ارتباطی جدید را آزمایش کنید. با پیشرفت فناوری، روشهای بازاریابی و ارتباط با مشتریان نیز تغییر میکند.
برند خود را تقویت کنید. ارائه محصولات و خدمات باکیفیت، تجربه مشتری عالی و فعالیتهای بازاریابی مناسب برای برندسازی ضروری است.
در شبکههای اجتماعی فعال باشید و ارتباط خود را با مشتریان تقویت کنید. اما دقت کنید که اطلاعات دقیق و باکیفیت ارائه شود.
بازخورد مشتریان را جمعآوری کنید و به آن پاسخ دهید. این کار به اعتمادسازی و وفاداری مشتریان کمک میکند.
همیشه سرعت عمل داشته باشید. در دنیای سایبر همه چیز با سرعت زیاد در حال تغییر است. برای موفقیت باید سریع تصمیم بگیرید و عمل کنید.
همکاری و شبکه سازیرا فراموش نکنید. در دنیای سایبر، همکاری با دیگران میتواند به شما کمک کند تا به پیشرفت و موفقیت بیشتری دست یابید. به دنبال شرکای کسب و کار و مشتریان جدید بگردید و آنها را با خدمات و محصولات خود جذب کنید.
در کل، برای موفقیت در کسب و کار سایبری باید با تغییرات فناوری و تغییرات بازار همراه باشید و برند خود را تقویت کرده و با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید. همچنین، همکاری و شبکه سازی با دیگران نیز میتواند به شما در بهبود عملکرد کسب و کار کمک کند.
تاریخچه برند
در کتاب مدیریت استراتژیک برند، کوین لن کلر (Kevin Lane Keller)، به این نکته اشاره میکند که ریشه کلمه برند از زبان اسکاندیناوی به دست آمده است. در ابتدا، این کلمه به عنوان نشانی برای دامداران برای متمایزسازی دامهای خود با استفاده از داغ زدن بر روی پوست آنها به کار میرفت. با گذر زمان، مفهوم برند به شکلی پیچیدهتر شده و دارای بار معنایی جدیدی شده است.
به همین دلیل، برند تنها به معنای یک نام یا علامت تجاری نیست و بسیاری از نظریهپردازان حوزه برند، آن را به چیزی بیشتر از این تعریف میکنند. امروزه، برند به معنای یک شناخت است و منحصر به فرد از یک محصول، خدمات یا سازمان است که احساسات و باورهای مردم را به خود جذب میکند و به آنها اعتماد میدهد. بنابراین، برند بیشتر از یک نام تجاری است و میتواند به عنوان یک ارزش برای سازمان شما عمل کند. یک برند باید چند ویژگی داشته باشد که عبارت است از:
ایجاد وعده
برند مانند یک وعده (promise)، است، که شامل وعدههایی درباره کیفیت، قیمت یا پرستیژ باشد. این وعدهها را میتوان به سه دسته تقسیمبندی کرد:
- وعدههای عملکردی
- وعدههای هیجانی
- وعدههای تجربی
وعدههای عملکردی شامل وعدههایی مانند ارائه خدمات با کیفیت، ارائه محصولات با قابلیت اطمینان و درستی، تحویل به موقع و همچنین ارائه خدمات پس از فروش مطمئن هستند.
وعدههای هیجانی شامل وعدههایی مانند ایجاد ارتباط وصمیمی با مشتریان، تولید محصولاتی که احساسات مثبت در مشتریان ایجاد کنند و ارائه خدماتی که تجربه خرید خوبی را به مشتریان بخشند، میشوند.
وعدههای تجربی شامل وعدههایی مانند ارائه تجربههایی منحصربهفرد به مشتریان، ارائه خدماتی که به مشتریان احساس رضایت و رفاهی بیشتری بدهند، و ارائه محصولاتی که باعث ایجاد تجربهی خاص در مشتریان میشوند، میباشند.
یک مثال عینی از وعدههای عملکردی، شرکت ایران خودرو است. این شرکت به مشتریان خود وعده ارائه خودروهای با کیفیت و با قیمت مناسب را میدهد. همچنین ایران خودرو به مشتریان خود وعده تحویل به موقع، ارائه خدمات پس از فروش مطمئن و تعمیرات مجاز را نیز میدهد.
یک مثال از وعدههای هیجانی، برند شرکت فیلیپس است. این برند به مشتریانش وعده ارائه محصولاتی با ظاهر زیبا و جذاب، ایجاد ارتباط وصمیمی با مشتریانش و ایجاد احساسات مثبت در مشتریان از طریق محصولاتی مانند لامپهای هوشمند و دستگاههای پزشکی را میدهد.
یک مثال از وعدههای تجربی، برند شرکت دیزنی است. این برند به مشتریانش وعده ارائه تجربههایی منحصربهفرد و به یادماندنی از طریق پارکهای تفریحی، فیلمها و کارتونهای محبوب، و ارائه خدماتی که به مشتریان احساس رضایت و رفاهی بیشتری بدهند از طریق محصولاتی مانند بازیهای کامپیوتری و سریالهای تلویزیونی را میدهد.
ایجاد تداعی
برای اینکه یک برند بتواند در ذهن مخاطبان خود جایگاه ویژهای پیدا کند، باید توانایی تداعی کردن یک یا چند مفهوم مرتبط با خود را داشته باشد. به عبارت دیگر، وقتی که مخاطب با نام برند روبرو میشود یا آن را میشنود، باید یک سری از مفاهیم مرتبط با آن برایش تداعی شود.
برند “کوکاکولا” با تمرکز بر مفاهیمی مانند “خوشگذرانی”، “صمیمیت”، “خنده” و “شادی”، در ذهن مخاطبان خود جایگاهی ویژه را ایجاد کرده است. وقتی که مخاطبان با نام “کوکاکولا” مواجه میشوند، این مفاهیم به طور خودکار در ذهنشان تداعی میشوند و باعث ایجاد یک حس خوشایند و صمیمی در مخاطبان میشوند.
ایجاد تصویرذهنی
هدف یک برند، ایجاد مجموعهای از تصاویر و تجربهها در ذهن مخاطب خود است، بهطوریکه در مواجه با آن برند، مخاطب به صورت ناخودآگاه یک سری از تصاویر و احساسات در ذهنش به وجود میآورد.
برند سازی در فضای سایبر
هویت برند شما در واقع شخصیتی است که برای مخاطبان وعدهای را به همراه دارد و باعث ایجاد تمایز بین برندها میشود. برای ایجاد هویت برند موفق، شخصیت برند باید واضح، مشخص، معتبر و خلاق باشد و در تمامی بخشهای کسب و کار نمایان شود. با داشتن یک هویت برند مشخص و قابل تشخیص، مخاطبان به شما اعتماد کرده و احساس ارتباط شخصی با برند شما خواهند کرد.
اگر یک کسب و کار کوچک دارید، ایجاد چارچوب برای هویت برند و داشتن نقشهراه در کنار آن، به شما کمک میکند تا در مسیر صحیح حرکت کنید و به سمت اهداف خود پیش بروید.
شخصیت برند، وعده تجاری معتبر، پیام برند ثابت و استراتژی برند خلاق از جمله موضوعاتی هستند که برای ایجاد هویت برند موفق باید به آنها توجه کرد. شخصیت برند باید با محصولات و خدمات شما هماهنگ باشد و وعدههایی را به مخاطبان ارائه دهد که بیشتر از حد انتظار آنها باشد. وعده تجاری باید معتبر، قابل اثبات و در عین حال جذاب باشد. پیام برند نیز باید ثابت و هماهنگ با استراتژی کسب و کار شما باشد و از طریق آن، برند شما باید ارزش خود را به مخاطبان نشان دهد. در نهایت، استراتژی برند خلاق و نوآورانه، باید به شما کمک کند تا در بازار رقابتی، برند شما به خوبی مشخص شود و به جایگاه مناسبی در ذهن مخاطبان دست یابد.
یک هویت بصری موفق، باید به شما کمک کند تا برند خود را بهتر به مخاطبان نشان دهید و برایشان قابل تفاوت با برندهای دیگر باشید. برای این منظور، اجزای هویت بصری برند باید همگام با یکدیگر باشند و به یک صورت یکپارچه و هماهنگ در طرحهای مختلف از آنها استفاده شود. به عنوان مثال، رنگهای استفاده شده در لوگو باید با رنگهای استفاده شده در طراحی وبسایت و محصولات یکسان باشد.
هویت بصری برند باید همچنین با موضوع کسب و کار شما هماهنگی داشته باشد و پیام شما را به خوبی منتقل کند. برای مثال، اگر برند شما در حوزه فناوری فعالیت میکند، از رنگهای شاد و فونتهای پویا و مدرن استفاده کنید. اما اگر فعالیت شما در زمینه سلامتی و بهداشت است، از رنگهای آرام و ملایم و فونتهای صاف و روان استفاده کنید.
در کل، هویت بصری برند یکی از مهمترین عوامل برای برندسازی موفق است و باید با دقت و با توجه به موضوع کسب و کار، طراحی شود.
اما هویت بصری برند Apple با محصولات و خدماتی که ارائه میدهد، هماهنگی دارد. برای مثال، طراحی ساده و شیک لوگو Apple، با طراحی ساده و زیبای محصولات و خدمات آن هماهنگی دارد. همچنین از فونتهای ساده و روان در طراحی محصولات و وبسایت Apple استفاده میشود که با پیام صلابت و پایداری برند هماهنگی دارد.
در کل، هویت بصری برند Apple با هماهنگی با موضوع کسب و کار آن، یعنی ارائه محصولات و خدمات ساده، شیک و پایدار، نشان دهنده یک برند صلابت، پایدار و اعتماد به نفس است.
یک هویت کلامی موفق، باید به شما کمک کند تا پیام و وعدههای برندتان را به خوبی به مخاطبان منتقل کنید و در ذهن آنها جا بیفتد. برای این منظور، پیام برند باید واضح، معتبر و ثابت باشد و با شناخت مخاطبان هماهنگی داشته باشد. به عنوان مثال، شعار یک برند وعدهای برای مخاطبان است و باید به خوبی پیام و ارزش برند شما را به آنها منتقل کند. نامهای محصولات و توضیحات محصولات نیز باید با هویت کلامی برند هماهنگی داشته باشند و به خوبی پیام برند شما را به مخاطبان منتقل کنند.
هویت کلامی برند باید همچنین با موضوع کسب و کار شما هماهنگی داشته باشد و بهترین شیوه برای بیان پیام و وعدههای برند شما را بیان کند. برای مثال، اگر برند شما در حوزه فناوری فعالیت میکند، پیامهای مرتبط با نوآوری، پیشرفت و تکنولوژی را به کار ببرید. اما اگر فعالیت شما در زمینه سلامتی و بهداشت است، پیامهای مرتبط با سلامتی، زندگی سالم و بهبود کیفیت زندگی را به کار ببرید.
در کل، هویت کلامی برند یکی از مهمترین عوامل برای برندسازی موفق است و باید با دقت و با توجه به موضوع کسب و کار، طراحی شود.
همچنین، نامهای محصولات Nike نیز با هویت کلامی برند هماهنگی دارد. به عنوان مثال، نام “Air Jordan” برای کفشهای بلند و ورزشی، به خوبی با پیام و ارزش برند Nike هماهنگی دارد که شامل تشویق به ورزش، رشد شخصی و انگیزه برای دستیابی به هدف است.
در کل، هویت کلامی برند Nike با هماهنگی با موضوع کسب و کار آن، یعنی تشویق به ورزش، رشد شخصی و انگیزه برای دستیابی به هدف، نشان دهنده یک برند الهام بخش و قدرتمند است که با پیامی محرک و الهام بخش، مخاطبان خود را به فعالیت و ورزش تشویق میکند.
شناخت و یادآوری برند
شناخت برند، بدین معناست که مخاطب در هنگام مواجه با نشانه یا علایم برند، آنرا تشخیص دهد، و به یادآورد که در گذشته نیز این برند را دیدهاست. در شناخت برند، لزومی نیست که مخاطب دقیقا بداند که برند در چه حوزهای فعال است و چه ارزشی ایجاد میکند. بلکه تنها شناخت آن در حدی که قبلا در معرض آن قرار گرفته، کافی است. اما در بحث یادآوری برند، تنها شرط فوق کافی نیست. بلکه مخاطب زمانیکه به یک حوزه یا نیاز خاص فکر میکند، باید بتواند نام آن برند را به خاطر آورد.
در واقع، یکی از اهمیتهای شناخت برند این است که به مخاطب اعتماد و اطمینان میبخشد. وقتی که مخاطب برند را به خوبی میشناسد، احتمال خرید محصولات یا استفاده از خدمات آن برند بیشتر میشود. به علاوه، شناخت برند باعث میشود که برند با دیگر رقبای خود تفاوت یابد و در ذهن مخاطبان به یاد ماندگار باشد.
اما یادآوری برند، اهمیت بیشتری دارد. زمانیکه مخاطب در حال فکر کردن به یک محصول یا خدمت خاص است، برندی که به یاد مخاطب باشد، احتمالا نخستین گزینهای است که به ذهن مخاطب میرسد. به علاوه، زمانیکه مخاطب در حال جستجوی محصولات یا خدمات خاص است، برندی که به یاد مخاطب باشد، احتمالا در جستجوی او به عنوان گزینهای اولیه در نظر گرفته میشود.
بنابراین، برای برندسازی موفق، نه تنها لازم است که مخاطبان برند را بشناسند، بلکه برند باید در ذهن آنان به خاطر بماند و در زمان نیاز به یاد آورده شود. برای این منظور، برند باید از هویت بصری و کلامی متناسب با موضوع کسب و کارش استفاده کند و استفاده از لوگوی منحصر به فرد و شعارهای جذاب و الهام بخش، به یاد ماندگاری برند در ذهن مخاطبان کمک میکند. همچنین، حضور فعال در رسانههای اجتماعی و تبلیغات خلاقانه و جذاب نیز میتواند به یادآوری برند در ذهن مخاطبان کمک کند. در کل، یادآوری برند یکی از عوامل اصلی برای برندسازی موفق است و باید به آن توجه کافی شود.
شناخت برند در فضای سایبر
در فضای سایبر با استفاده از ابزارهای تحلیلگر مانند گوگل آنالیتیکس، میتوان شاخصهای مختلفی را برای ارزیابی شناخت برند مورد بررسی قرار داد.
به عنوان مثال، تعداد بکلینکهایی که سایت از دیگر وبسایتها گرفته است، میتواند نشان دهنده این باشد که سایت چقدر در فضای دیگر وبسایتها شناخته شده است و دیگران به آن ارجاع میدهند.
همچنین، تعداد دفعاتی که هشتگهای مرتبط با برند در شبکههای اجتماعی مورد اشاره قرار گرفته است، نیز میتواند نشان دهنده شناخت برند در فضای دیگر پلتفرمها باشد.
علاوه بر این، تعداد دفعاتی که نام سایت در صفحه نتایج جستجو نمایش داده شدهاست، نیز میتواند معیاری برای شناخت برند باشد. اگر نام برند در صفحات اول جستجوگرها نمایش داده شود، این نشان میدهد که برند شناخته شده و محتوای مرتبطی با آن وجود دارد.
به طور کلی، شناخت برند در فضای دیجیتال میتواند با استفاده از شاخصهای مختلفی به صورت کمی ارزیابی شود. با این حال، این شاخصها تنها یک بخش از کلیت شناخت برند هستند و برای ارزیابی کامل شناخت برند، باید به عوامل دیگری مانند تجربه مشتری، جایگاه در بازار و استراتژی بازاریابی نیز توجه شود.
تعداد دفعاتی که صفحه اصلی وبسایت برند بازدید شده است: این شاخص میتواند نشاندهنده این باشد که برند چقدر مورد توجه کاربران قرار میگیرد و تعداد بازدیدهای صفحه اصلی وبسایت میتواند نشاندهنده شناخت بیشتر برند باشد.
تعداد دفعاتی که مطالب و محتوای مرتبط با برند در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است: این شاخص میتواند نشاندهنده فعالیت بیشتر کاربران در فضای دیجیتال و شناخت بیشتر برند باشد.
نرخ بازگشت کاربران به وبسایت: این شاخص میتواند نشاندهنده این باشد که کاربران چقدر در وبسایت برند تعامل دارند و آیا محتوا و تجربه کاربری وبسایت جذاب و متناسب با نیاز کاربران است یا خیر.
تعداد فالوورها و لایکهای حاصل از پستهای برند در شبکههای اجتماعی: این شاخص میتواند نشاندهنده تعاملات بیشتر کاربران با برند و همچنین شناختهشدگی بیشتر برند در فضای دیجیتال باشد.
تعداد نظرات و بازخوردهای مثبت و منفی کاربران در فضای دیجیتال: این شاخص میتواند نشاندهنده نظرات و بازخوردهای کاربران درباره برند و محصولات و خدمات آن باشد.
میزان جستجوی برند در موتورهای جستجو: این شاخص میتواند نشاندهنده این باشد که کاربران چقدر به دنبال محصولات و خدمات برند میگردند و در چه میزانی کلمات کلیدی مرتبط با برند در جستجوگرها جستجو میشود.
توجه داشته باشید که این شاخصها تنها یک بخش از کلیت شناخت برند هستند و برای ارزیابی کامل شناخت برند، باید به عوامل دیگری مانند تجربه مشتری، جایگاه در بازار و استراتژی بازاریابی نیز توجه شود.
ثبت نام
با ثبت نام به عنوان کاربر ویژه، علاوه بر دسترسی به این مطلب، میتوانید به سایر مباحث مربوط به کارآفرینی دسترسی پیدا کنید.
- کارآفرین سایبر کیست و چه فعالیتی میکند
- کسب و کار سایبری دارای چه مزایای کلیدی است
- برنامه ریزی کسب و کار سایبری و نقشه راه
- طرح کسب و کار سایبری و جزئیات طرح تجاری
- راه اندازی استارت آپ یا کسب و کار آنلاین نوپا
- امور مالی کسب و کار سایبری و مدیریت مالی
- فریلنسر کیست و فریلنسینگ چیست ؟
- فریلنسینگ موفق با حذف باورهای محدودکننده
- تولید محتوا : انتخاب بهترین نوع محتوا
- پادکست سازی : از فایل صوتی تا گفتگوی صوتی
- وبینار و سمینار آنلاین : از طراحی تا اجرا
- فروشگاه اینترنتی چیست : دنیای خرید آنلاین
- ایده استارتاپ دیجیتال و توسعه کسب و کار
- نرمافزارهای کاربردی برای کارآفرینان اینترنتی
- چگونه یک کسب و کار اینترنتی موفق میشود
- بازاریابی آنلاین و اهمیت آن در دنیای کسب و کار
- استراتژی محتوا : راهبرد ایجاد محتوای موثر
- اهمیت امنیت در کسب و کارهای الکترونیکی
- آشنایی با قوانین حاکم بر کسب و کار اینترنتی
- برند سازی : اساس موفقیت کسب و کار اینترنتی
- زنجیره ارزش و نحوه استفاده در کسب و کار
- تأثیر مقیاس پذیری بر رشد و توسعه کسب و کار
- مزایای استفاده از تیم مجازی در کسب و کار
- راهاندازی کسب و کار بین المللی آنلاین
دیدگاهتان را بنویسید